-
بلیناس دانا به زانو نشست
زمین را طلسم زمین بوسه بست
-
که چندانکه هست آفرینش به جای
شها بر تو باد آفرین خدای
-
ز دانش مبادا دل شاه دور
که با نور به دیده با دیده نور
-
چو فرهنگ خسرو چنان بازجست
که پیدا کنم رازهای نخست
-
نخستین طلسمی که پرداختند
زمین بود و ترکیب ازو ساختند
-
چو نیروی جنبش در او کرد کار
به افسردگی زو برآمد بخار
-
از او هر چه رخشنده و پاک بود
سزاوار اجرام افلاک بود
-
دگر بخشهاکان بلندی نداشت
بهر مرکزی مایه ای می گذاشت
-
یکی بخش از او آتش روشن است
که بالاترین طاق این گلشن است
-
دوم بخش ازو باد جنبنده خوست
که تا او نجنبد ندانند کوست
-
سوم بخش ازو آب رونق پذیر
که هستش ز راوق گری ناگزیر
-
همان قسمت چارمین هست خاک
ز سرکوب گردش شده گردناک
گفتار بلیناس
نظامی
https://www.sherfarsi.ir/nezami/گفتار-بلیناس
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)