باده

باده
شراب. به این دلیل شراب را باده نامیده‌اند که در سر باد غرور می‌اندازد.
1

کاربردهای باده

  • باد بهار می وزد از گلستان شاه

    و از ژاله باده در قدح لاله می رود

  • خوش می کنم به باده مشکین مشام جان

    کز دلق پوش صومعه بوی ریا شنید

  • سر خدا که عارف سالک به کس نگفت

    در حیرتم که باده فروش از کجا شنید

  • ما باده زیر خرقه نه امروز می خوریم

    صد بار پیر میکده این ماجرا شنید

  • بیار باده و اول به دست حافظ ده

    به شرط آن که ز مجلس سخن به درنرود

  • با چون تو حریفی به چنین جای در این وقت

    گر باده خورم خمر بهشتی نه حرامست

  • آنان کازین کبود قدح باده میدهند

    خودخواه را بسی نگذارند هوشیار

  • باد و ابر است این جهان، افسوس!

    باده پیش آر، هر چه باداباد

  • قحط جود است آبروی خود نمی باید فروخت

    باده و گل از بهای خرقه می باید خرید

  • غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد

    ساقیا باده بده شادی آن کاین غم ازوست

  • تیره زلفا بادهٔ روشن کجاست

    دیر وصلا رطل مرد افکن کجاست

  • ای دوست حقیقت شنواز من سخنی

    با باده لعل باش و با سیم تنی

  • خاکیم همه چنگ بساز ای ساقی

    بادیم همه باده بیار ای ساقی