حور

حور
زن سیاه چشم سپید اندام. زن زیبارو
1

کاربردهای حور

  • که این نافه ز چین جیب حور است

    نه آن آهو که از مردم نفور است

  • روی مپوشان که بهشتی بود

    هر که ببیند چو تو حور ای صنم

  • حور خطا گفتم اگر خواندمت

    ترک ادب رفت و قصور ای صنم

  • تو با این حسن نتوانی که روی از خلق درپوشی

    که همچون آفتاب از جام و حور از جامه پیدایی

  • بلی باشد ز کار آدمی دور

    بهشت و جوی شیر و حوضه و حور

  • بیا ساقی آن می که حور بهشت

    عبیر ملایک در آن می سرشت

  • حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم

    جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم

  • من و آن جعد موی غالیه بوی

    من و آن ماهروی حورنژاد