-
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
-
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
-
از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت
-
که در این وصف زبان دگری گویا نیست
-
بعد تو قول و غزل هاست جهان را اما
-
غزل توست که در قولی از آن ما نیست
-
تو چه رازی که بهر شیوه تو را می جویم
-
تازه می یابم و بازت اثری پیدا نیست
-
شب که آرام تر از پلک تو را می بندم
-
در دلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست
-
این که پیوست به هر رود که دریا باشد
-
از تو گر موج نگیرد به خدا دریا نیست
-
من نه آنم که به توصیف خطا بنشینم
-
این تو هستی که سزاوار تو باز اینها نیست