-
ز میلاد چون باد لشکر براند
به قنوج شد گنجش آنجا بماند
-
چو آورد لشکر به نزدیک فور
یکی نامه فرمود پر جنگ و شور
-
ز شاهنشه اسکندر فیلقوس
فروزنده آتش و نعم و بوس
-
سوی فور هندی سپهدار هند
بلند اختر و لشکر آرای سند
-
سر نامه کرد آفرین خدای
کجا بود و باشد همیشه به جای
-
کسی را که او کرد پیروزبخت
بماند بدو کشور و تاج و تخت
-
گرش خوار گیرد بماند نژد
نتابد برو آفتاب بلند
-
شنیدی همانا که یزدان پاک
چه دادست ما را بدین تیره خاک
-
ز پیروزی و بخت وز فرهی
ز دیهیم وز تخت شاهنشهی
-
نماند همی روز ما بگذرد
کسی دیگر آید کزو بر خورد
-
همی نام کوشم که ماند نه ننگ
بدین مرکز ماه و پرگار تنگ
-
چو این نامه آرند نزدیک تو
بی آزار کن رای تاریک تو
-
ز تخت بلندی به اسپ اندر آی
مزن رای با موبد و رهنمای
-
ز ما ایمنی خواه و چاره مساز
که بر چاره گر کار گردد دراز
-
ز فرمان اگر یک زمان بگذری
بلندی گزینی و کنداوری
-
بیارم چو آتش سپاهی گران
گزیده دلیران کنداوران
-
چو من باسواران بیایم به جنگ
پشیمانی آید ترا زین درنگ
-
چو زین باره گفتارها سخته شد
نویسنده از نامه پردخته شد
-
نهادند مهر سکندر به روی
بجستند پیدا یکی نامجوی
-
فرستاده شاهش به نزدیک فور
گهی رزم گفتی گهی بزم و سور
-
فرستاده آمد به درگه فراز
بگفتند با فور گردن فراز
-
جهاندیده را پیش او خواندند
بر تخت نزدیک بنشاندند
ز میلاد چون باد لشکر براند
فردوسی
https://www.sherfarsi.ir/ferdowsi/ز-میلاد-چون-باد-لشکر-براند
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(11000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(11000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(11000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(11000 تومان)