-
سوی خانه رفتند هر سه چوباد
شب آمد بخفتند پیروز و شاد
-
چو خورشید زد عکس برآسمان
پراگند بر لاژورد ارغوان
-
برفتند و هر سه بیاراستند
ابا خویشتن موبدان خواستند
-
کشیدند با لشکری چون سپهر
همه نامداران خورشیدچهر
-
چو از آمدنشان شد آگاه سرو
بیاراست لشکر چو پر تذرو
-
فرستادشان لشکری گشن پیش
چه بیگانه فرزانگان و چه خویش
-
شدند این سه پرمایه اندر یمن
برون آمدند از یمن مرد و زن
-
همی گوهر و زعفران ریختند
همی مشک با می برآمیختند
-
همه یال اسپان پر از مشک و می
پراگنده دینار در زیر پی
-
نشستن گهی ساخت شاه یمن
همه نامداران شدند انجمن
-
در گنجهای کهن کرد باز
گشاد آنچه یک چند گه بود راز
-
سه خورشید رخ را چو باغ بهشت
که موبد چو ایشان صنوبر نکشت
-
ابا تاج و با گنج نادیده رنج
مگر زلفشان دیده رنج شکنج
-
بیاورد هر سه بدیشان سپرد
که سه ماه نو بود و سه شاه گرد
-
ز کینه به دل گفت شاه یمن
که از آفریدون بد آمد به من
-
بد از من که هرگز مبادم میان
که ماده شد از تخم نره کیان
-
به اختر کس آن دان که دخترش نیست
چو دختر بود روشن اخترش نیست
-
به پیش همه موبدان سرو گفت
که زیبا بود ماه را شاه جفت
-
بدانید کین سه جهان بین خویش
سپردم بدیشان بر آیین خویش
-
بدان تا چو دیده بدارندشان
چو جان پیش دل بر نگارندشان
-
خروشید و بار غریبان ببست
ابر پشت شرزه هیونان مست
-
ز گوهر یمن گشت افروخته
عماری یک اندردگر دوخته
-
چو فرزند را باشد آئین و فر
گرامی به دل بر چه ماده چه نر
-
به سوی فریدون نهادند روی
جوانان بینادل راه جوی
سوی خانه رفتند هر سه چوباد
فردوسی
https://www.sherfarsi.ir/ferdowsi/سوی-خانه-رفتند-هر-سه-چوباد
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(12000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(12000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(12000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(12000 تومان)