-
عرض گاه و دیوان بیاراستند
کلید در گنجها خواستند
-
سپاه انجمن شد چو روزی بداد
سرش پر ز کین و دلش پر ز باد
-
از ایران همی راند تا مرز روم
هرانکس که بود اندران مرز و بوم
-
بکشتند و خانش همی سوختند
جهانی به آتش برافروختند
-
چو آگاهی آمد ز ایران به روم
که ویران شد آن مرز آباد بوم
-
گرفتار شد قیصر نامدار
شب تیره اندر صف کارزار
-
سراسر همه روم گریان شدند
وز آواز شاپور بریان شدند
-
همی گفت هرکس که این بد که کرد
مگر قیصر آن ناجوانمرد مرد
-
ز قیصر یکی که برادرش بود
پدر مرده و زنده مادرش بود
-
جوانی کجا یانسش بود نام
جهانجوی و بخشنده و شادکام
-
شدند انجمن لشکری بر درش
درم داد پرخاشجو مادرش
-
بدو گفت کین برادر بخواه
نبینی که آمد ز ایران سپاه
-
چو بشنید یانس بجوشید و گفت
که کین برادر نشاید نهفت
-
بزد کوس و آورد بیرون صلیب
صلیب بزرگ و سپاهی مهیب
-
سپه را چو روی اندرآمد به روی
بی آرام شد مردم کینه جوی
-
رده برکشیدند و برخاست غو
بیامد دوان یانس پیش رو
-
برآمد یکی ابر و گردی سیاه
کزان تیرگی دیده گم کرد راه
-
سپه را به یک روی بر کوه بود
دگر آب زانسو که انبوه بود
-
بدین گونه تا گشت خورشید زرد
ز هر سو همی خاست گرد نبرد
-
بکشتند چندانک روی زمین
شد از جوشن کشتگان آهنین
-
چو از قلب شاپور لشکر براند
چپ و راستش ویژگان را بخواند
-
چو با مهتران گرم کرد اسپ شاه
زمین گشت جنبان و پیچان سپاه
-
سوی لشکر رومیان حمله برد
بزرگش یکی بود با مرد خرد
-
بدانست یانس که پایاب شاه
ندارد گریزان بشد با سپاه
-
پس اندر همی تاخت شاپور گرد
به گرد از هوا روشنایی ببرد
-
به هر جایگه بر یکی توده کرد
گیاها به مغز سر آلوده کرد
-
ازان لشکر روم چندان بکشت
که یک دشت سر بود بی پای و پشت
-
به هامون سپاه و چلیپا نماند
به دژها صلیب و سکوبا نماند
-
ز هر جای چندان غنیمت گرفت
که لشکر همی ماند زو در شگفت
-
ببخشید یکسر همه بر سپاه
جز از گنج قیصر نبد بهر شاه
-
کجا دیده بد رنج از گنج اوی
نه هم گوشه بد گنج با رنج اوی
-
همه لشکر روم گرد آمدند
ز قیصر همی داستانها زدند
-
که ما را چنو نیز مهتر مباد
به روم اندرون نام قیصر مباد
-
به روم اندرون جای مذبح نماند
صلیب و مسیح و موشح نماند
-
چو زنار قسیس شد سوخته
چلیپا و مطران برافروخته
-
کنون روم و قنوج ما را یکیست
چو آواز دین مسیح اندکیست
عرض گاه و دیوان بیاراستند
فردوسی
https://www.sherfarsi.ir/ferdowsi/عرض-گاه-و-دیوان-بیاراستند
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(18000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(18000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(18000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(18000 تومان)