-
چنین دادخوانیم بر یزدگرد
وگرکینه خوانیم ازین هفت گرد
-
اگر خود نداند همی کین و داد
مرا فیلسوف ایچ پاسخ نداد
-
وگر گفت دینی همه بسته گفت
بماند همی پاسخ اندر نهفت
-
گرهیچ گنجست ای نیک رای
بیار ای و دل را به فردا مپای
-
که گیتی همی بر تو بر بگذرد
زمانه دم ما همی بشمرد
-
در خوردنت چیره کن برنهاد
اگر خود بمانی دهد آنک داد
-
مرا دخل و خرج ار برابر بدی
زمانه مرا چون برادر بدی
-
تگرگ آمدی امسال برسان مرگ
مرا مگر بهتر بدی از تگرگ
-
در هیزم و گندم و گوسفند
ببست این برآورده چرخ بلند
-
می آور که از روزمان بس نماند
چنین تا بود و برکس نماند
چنین دادخوانیم بر یزدگرد
فردوسی
https://www.sherfarsi.ir/ferdowsi/چنین-دادخوانیم-بر-یزدگرد
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)