-
آخر گشوده شد ز هم آن پرده های راز
-
آخر مراشناختی ای چشم آشنا
-
چون سایه دیگر از چه گریزان شوم ز تو
-
من هستم آن عروس خیالات دیر پا
-
چشم منست اینکه در او خیره مانده ای
-
لیلی که بود قصه چشم سیاه چیست
-
در فکر این مباش که چشمان من چرا
-
چون چشمهای وحشی لیلی سیاه نیست
-
در چشمهای لیلی اگر شب شکفته بود
-
در چشم من شکفته گل آتشین عشق
-
لغزیده بر شکوفه لبهای خامشم
-
بس قصه ها ز پیچ و خم دلنشین عشق
-
در بند نقشهای سرابی و غافلی
-
برگرد این لبان من این جام بوسه ها
-
از دام بوسه راه گریزی اگر که بود
-
ما خود نمی شدیم چنین رام بوسه ها
-
آری چرا نگویمت ای چشم آشنا
-
من هستم آن عروس خیالات دیر پا
-
من هستم آن زنی که سبک پا نهاده است
-
بر گور سرد و خامش لیلی بی وف