-
شب تیره و ره دراز و من حیران
-
فانوس گرفته او به راه من
-
بر شعله بی شکیب فانوسش
-
وحشت زده می دود نگاه من
-
بر ما چه گذشت کس چه میداند
-
در بستر سبزه های تر دامان
-
گویی که لبش به گردنم آویخت
-
الماس هزار بوسه سوزان
-
بر ما چه گذشت کس چه میداند
-
من او شدم او خروش دریاها
-
من بوته وحشی نیازی گرم
-
او زمزمه نسیم صحراها
-
من تشنه میان بازوان او
-
همچون علفی ز شوق روییدم
-
تا عطر شکوفه های لرزان را
-
در جام شب شکفته نوشیدم
-
باران ستاره ریخت بر مویم
-
از شاخه تکدرخت خاموشی
-
در بستر سبزه های تر دامان
-
من ماندم و شعله های آغوشی
-
می ترسم از این نسیم بی پروا
-
گر با تنم این چنین در آویزد
-
ترسم که ز پیکرم میان جمع
-
عطر علف فشرده برخیزد