-
نیمه شب در دل دهلیز خموش
-
ضربه پایی افکند طنین
-
دل من چون دل گلهای بهار
-
پر شدم از شبنم لرزان یقین
-
گفتم این اوست که باز آمده
-
جستم از جا و در ایینه گیج
-
بر خود افکندم با شوق نگاه
-
آه لرزید لبانم از عشق
-
تار شد چهره آیینه ز آه
-
شاید او وهمی را می نگریست
-
گیسویم در هم و لبهایم خشک
-
شانه ام عریان در جامه خواب
-
لیک در ظلمت دهلیز خموش
-
رهگذر هر دم می کرد شتاب
-
نفسم نا گه در سینه گرفت
-
گویی از پنجره ها روح نسیم
-
دید اندوه من تنها را
-
ریخت بر گیسوی آشفته من
-
عطر سوزان اقاقی ها را
-
تند و بیتاب دویدم سوی در
-
ضربه پاها در سینه من
-
چون طنین نی در سینه دشت
-
لیک در ظلمت دهلیز خموش
-
ضربه پاها لغزید و گذشت
-
باد آواز حزینی سر کرد