-
امشب بر آستان جلال تو
-
آشفته ام ز وسوسه الهام
-
جانم از این تلاش به تنگ آمد
-
ای شعر ای الهه خون آشام
-
دیریست کان سروده خدایی را
-
در گوش من به مهر نمی خوانی
-
دانم که باز تشنه خون هستی
-
اما بس است این همه قربانی
-
خوش غافلی که از سر خود خواهی
-
با بندهات به قهر چها کردی
-
چون مهر خویش در دلش افکندی
-
او را ز هر چه داشت جدا کردی
-
دردا که تا به روی تو خندیدم
-
در رنج من نشستی و کوشیدی
-
اشکم چو رنگ خون شقایق شد
-
آن را به جام کردی و نوشیدی
-
چون نام خود بپای تو افکندم
-
افکندیم به دامن دام ننگ
-
آه ای الهه کیست که می کوبد
-
آینه امید مرا بر سنگ
-
در عطر بوسه های گناه آلود
-
رویای آتشین ترا دیدم
-
همراه با نوای غمی شیرین
-
در معبد سکوت تو رقصیدم
-
اما دریغ و درد که جز حسرت
-
هرگز نبوده باده به جام من
-
افسوس ای امید خزان دیده
-
کو تاج پر شکوفه نام من
-
از من جز این دو دیده اشک آلود
-
آخر بگو چه مانده که بستانی
-
ای شعر ای الهه خون آشام
-
دیگر بس است اینهمه قربانی