-
دیدگان تو در قاب اندوه
-
سرد و خاموش
-
خفته بودند
-
زودتر از تو ناگفته ها را
-
با زبان نگه گفته بودند
-
از من و هرچه در من نهان بود
-
می رمیدی
-
می رهیدی
-
یادم آمد که روزی در این راه
-
ناشکیبا مرا در پی خویش
-
می کشیدی
-
می کشیدی
-
آخرین بار
-
آخرین بار
-
آخرین لحظه تلخ دیدار
-
سر به سر پوچ دیدم جهان را
-
باد نالید و من گوش کردم
-
خش خش برگهای خزان را
-
باز خواندی
-
باز راندی
-
باز بر تخت عاجم نشاندی
-
باز در کام موجم کشاندی
-
گر چه در پرنیان غمی شوم
-
سالها در دلم زیستی تو
-
آه هرگز ندانستم از عشق
-
چیستی تو
-
کیستی تو