-
آن یار کز او خانه ما جای پری بود
سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود
-
دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود
-
تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد
تا بود فلک شیوه او پرده دری بود
-
منظور خردمند من آن ماه که او را
با حسن ادب شیوه صاحب نظری بود
-
از چنگ منش اختر بدمهر به دربرد
آری چه کنم دولت دور قمری بود
-
عذری بنه ای دل که تو درویشی و او را
در مملکت حسن سر تاجوری بود
-
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود
-
خوش بود لب آب و گل و سبزه و نسرین
افسوس که آن گنج روان رهگذری بود
-
خود را بکش ای بلبل از این رشک که گل را
با باد صبا وقت سحر جلوه گری بود
-
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
آن یار کز او خانه ما جای پری بود
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/آن-یار-کز-او-خانه-ما-جای-پری-بود
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید: