الا ای طوطی گویای اسرار
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/الا-ای-طوطی-گویای-اسرار

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (6000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (6000 تومان)

  1. الا ای طوطی گویای اسرار

    مبادا خالیت شکر ز منقار

  2. سرت سبز و دلت خوش باد جاوید

    که خوش نقشی نمودی از خط یار

  3. سخن سربسته گفتی با حریفان

    خدا را زین معما پرده بردار

  4. به روی ما زن از ساغر گلابی

    که خواب آلوده ایم ای بخت بیدار

  5. چه ره بود این که زد در پرده مطرب

    که می رقصند با هم مست و هشیار

  6. از آن افیون که ساقی در می افکند

    حریفان را نه سر ماند نه دستار

  7. سکندر را نمی بخشند آبی

    به زور و زر میسر نیست این کار

  8. بیا و حال اهل درد بشنو

    به لفظ اندک و معنی بسیار

  9. بت چینی عدوی دین و دل هاست

    خداوندا دل و دینم نگه دار

  10. به مستوران مگو اسرار مستی

    حدیث جان مگو با نقش دیوار

  11. به یمن دولت منصور شاهی

    علم شد حافظ اندر نظم اشعار

  12. خداوندی به جای بندگان کرد

    خداوندا ز آفاتش نگه دار

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (6000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (6000 تومان)
الا ای طوطی گویای اسرار

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  مبادا خالیت شکر ز منقار
که خوش نقشی نمودی از خط یار
خدا را زین معما پرده بردار
که خواب آلوده ایم ای بخت بیدار
که می رقصند با هم مست و هشیار
حریفان را نه سر ماند نه دستار
به زور و زر میسر نیست این کار
به لفظ اندک و معنی بسیار
خداوندا دل و دینم نگه دار
حدیث جان مگو با نقش دیوار
علم شد حافظ اندر نظم اشعار
خداوندا ز آفاتش نگه دار الا ای طوطی گویای اسرار
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
سخن سربسته گفتی با حریفان
به روی ما زن از ساغر گلابی
چه ره بود این که زد در پرده مطرب
از آن اف
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  مبادا خالیت شکر ز منقار
که خوش نقشی نمودی از خط یار
خدا را زین معما پرده بردار
که خواب آلوده ایم ای بخت بیدار
که می رقصند با هم مست و هشیار
حریفان را نه سر ماند نه دستار
به زور و زر میسر نیست این کار
به لفظ اندک و معنی بسیار
خداوندا دل و دینم نگه دار
حدیث جان مگو با نقش دیوار
علم شد حافظ اندر نظم اشعار
خداوندا ز آفاتش نگه دار الا ای طوطی گویای اسرار
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
سخن سربسته گفتی با حریفان
به روی ما زن از ساغر گلابی
چه ره بود این که زد در پرده مطرب
از آن اف
  • پس زمینه شب متن نوشته:  مبادا خالیت شکر ز منقار
که خوش نقشی نمودی از خط یار
خدا را زین معما پرده بردار
که خواب آلوده ایم ای بخت بیدار
که می رقصند با هم مست و هشیار
حریفان را نه سر ماند نه دستار
به زور و زر میسر نیست این کار
به لفظ اندک و معنی بسیار
خداوندا دل و دینم نگه دار
حدیث جان مگو با نقش دیوار
علم شد حافظ اندر نظم اشعار
خداوندا ز آفاتش نگه دار الا ای طوطی گویای اسرار
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
سخن سربسته گفتی با حریفان
به روی ما زن از ساغر گلابی
چه ره بود این که زد در پرده مطرب
از آن افیو
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  مبادا خالیت شکر ز منقار
که خوش نقشی نمودی از خط یار
خدا را زین معما پرده بردار
که خواب آلوده ایم ای بخت بیدار
که می رقصند با هم مست و هشیار
حریفان را نه سر ماند نه دستار
به زور و زر میسر نیست این کار
به لفظ اندک و معنی بسیار
خداوندا دل و دینم نگه دار
حدیث جان مگو با نقش دیوار
علم شد حافظ اندر نظم اشعار
خداوندا ز آفاتش نگه دار الا ای طوطی گویای اسرار
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
سخن سربسته گفتی با حریفان
به روی ما زن از ساغر گلابی
چه ره بود این که زد در پرده مطرب
از آن اف
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  الا ای طوطی گویای اسرار
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
سخن سربسته گفتی با حریفان
به روی ما زن از ساغر گلابی
چه ره بود این که زد در پرده مطرب
از آن افیون که ساقی در می افکند
سکندر را نمی بخشند آبی
بیا و حال اهل درد بشنو
بت چینی عدوی دین و دل هاست
به مستوران مگو اسرار مستی
به یمن دولت منصور شاهی
خداوندی به جای بندگان کرد مبادا خالیت شکر ز منقار
که خوش نقشی نمودی از خط یار
خدا را زین معما پرده بردار
که خواب آلوده ایم ای بخت بیدار
که می رقصند با هم مست و هشیار
حریفان را
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  الا ای طوطی گویای اسرار
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
سخن سربسته گفتی با حریفان
به روی ما زن از ساغر گلابی
چه ره بود این که زد در پرده مطرب
از آن افیون که ساقی در می افکند
سکندر را نمی بخشند آبی
بیا و حال اهل درد بشنو
بت چینی عدوی دین و دل هاست
به مستوران مگو اسرار مستی
به یمن دولت منصور شاهی
خداوندی به جای بندگان کرد مبادا خالیت شکر ز منقار
که خوش نقشی نمودی از خط یار
خدا را زین معما پرده بردار
که خواب آلوده ایم ای بخت بیدار
که می رقصند با هم مست و هشیار
حریفان را نه سر
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  الا ای طوطی گویای اسرار
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
سخن سربسته گفتی با حریفان
به روی ما زن از ساغر گلابی
چه ره بود این که زد در پرده مطرب
از آن افیون که ساقی در می افکند
سکندر را نمی بخشند آبی
بیا و حال اهل درد بشنو
بت چینی عدوی دین و دل هاست
به مستوران مگو اسرار مستی
به یمن دولت منصور شاهی
خداوندی به جای بندگان کرد مبادا خالیت شکر ز منقار
که خوش نقشی نمودی از خط یار
خدا را زین معما پرده بردار
که خواب آلوده ایم ای بخت بیدار
که می رقصند با هم مست و هشیار
حریفان را نه سر
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  الا ای طوطی گویای اسرار
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
سخن سربسته گفتی با حریفان
به روی ما زن از ساغر گلابی
چه ره بود این که زد در پرده مطرب
از آن افیون که ساقی در می افکند
سکندر را نمی بخشند آبی
بیا و حال اهل درد بشنو
بت چینی عدوی دین و دل هاست
به مستوران مگو اسرار مستی
به یمن دولت منصور شاهی
خداوندی به جای بندگان کرد مبادا خالیت شکر ز منقار
که خوش نقشی نمودی از خط یار
خدا را زین معما پرده بردار
که خواب آلوده ایم ای بخت بیدار
که می رقصند با هم مست و هشیار
حریفان را نه سر