اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/اگر-به-کوی-تو-باشد-مرا-مجال-وصول

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

  1. اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول

    رسد به دولت وصل تو کار من به اصول

  2. قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا

    فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول

  3. چو بر در تو من بی نوای بی زر و زور

    به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول

  4. کجا روم چه کنم چاره از کجا جویم

    که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول

  5. من شکسته بدحال زندگی یابم

    در آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتول

  6. خرابتر ز دل من غم تو جای نیافت

    که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول

  7. دل از جواهر مهرت چو صیقلی دارد

    بود ز زنگ حوادث هر آینه مصقول

  8. چه جرم کرده ام ای جان و دل به حضرت تو

    که طاعت من بی دل نمی شود مقبول

  9. به درد عشق بساز و خموش کن حافظ

    رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  رسد به دولت وصل تو کار من به اصول
فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول
در آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتول
که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول
بود ز زنگ حوادث هر آینه مصقول
که طاعت من بی دل نمی شود مقبول
رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا
چو بر در تو من بی نوای بی زر و زور
کجا روم چه کنم چاره از کجا جویم
من شکسته بدحال زندگی یابم
خرابتر ز دل من غم تو جای ن
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  رسد به دولت وصل تو کار من به اصول
فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول
در آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتول
که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول
بود ز زنگ حوادث هر آینه مصقول
که طاعت من بی دل نمی شود مقبول
رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا
چو بر در تو من بی نوای بی زر و زور
کجا روم چه کنم چاره از کجا جویم
من شکسته بدحال زندگی یابم
خرابتر ز دل من غم تو جای ن
  • پس زمینه شب متن نوشته:  رسد به دولت وصل تو کار من به اصول
فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول
در آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتول
که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول
بود ز زنگ حوادث هر آینه مصقول
که طاعت من بی دل نمی شود مقبول
رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا
چو بر در تو من بی نوای بی زر و زور
کجا روم چه کنم چاره از کجا جویم
من شکسته بدحال زندگی یابم
خرابتر ز دل من غم تو جای نیا
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  رسد به دولت وصل تو کار من به اصول
فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول
در آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتول
که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول
بود ز زنگ حوادث هر آینه مصقول
که طاعت من بی دل نمی شود مقبول
رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا
چو بر در تو من بی نوای بی زر و زور
کجا روم چه کنم چاره از کجا جویم
من شکسته بدحال زندگی یابم
خرابتر ز دل من غم تو جای ن
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا
چو بر در تو من بی نوای بی زر و زور
کجا روم چه کنم چاره از کجا جویم
من شکسته بدحال زندگی یابم
خرابتر ز دل من غم تو جای نیافت
دل از جواهر مهرت چو صیقلی دارد
چه جرم کرده ام ای جان و دل به حضرت تو
به درد عشق بساز و خموش کن حافظ رسد به دولت وصل تو کار من به اصول
فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول
در آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتول
که ساخت در
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا
چو بر در تو من بی نوای بی زر و زور
کجا روم چه کنم چاره از کجا جویم
من شکسته بدحال زندگی یابم
خرابتر ز دل من غم تو جای نیافت
دل از جواهر مهرت چو صیقلی دارد
چه جرم کرده ام ای جان و دل به حضرت تو
به درد عشق بساز و خموش کن حافظ رسد به دولت وصل تو کار من به اصول
فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول
در آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتول
که ساخت در دل تنگم
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا
چو بر در تو من بی نوای بی زر و زور
کجا روم چه کنم چاره از کجا جویم
من شکسته بدحال زندگی یابم
خرابتر ز دل من غم تو جای نیافت
دل از جواهر مهرت چو صیقلی دارد
چه جرم کرده ام ای جان و دل به حضرت تو
به درد عشق بساز و خموش کن حافظ رسد به دولت وصل تو کار من به اصول
فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول
در آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتول
که ساخت در دل تنگم
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا
چو بر در تو من بی نوای بی زر و زور
کجا روم چه کنم چاره از کجا جویم
من شکسته بدحال زندگی یابم
خرابتر ز دل من غم تو جای نیافت
دل از جواهر مهرت چو صیقلی دارد
چه جرم کرده ام ای جان و دل به حضرت تو
به درد عشق بساز و خموش کن حافظ رسد به دولت وصل تو کار من به اصول
فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول
در آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتول
که ساخت در دل تنگ