ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/ای-دل-آن-دم-که-خراب-از-می-گلگون-باشی

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4000 تومان)

  1. ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی

    بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی

  2. در مقامی که صدارت به فقیران بخشند

    چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی

  3. در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن

    شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

  4. نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن

    ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی

  5. کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش

    کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی

  6. تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای

    ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی

  7. ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان

    چند و چند از غم ایام جگرخون باشی

  8. حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است

    هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4000 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی
چند و چند از غم ایام جگرخون باشی
هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
تاج شاهی طلبی گوهر
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی
چند و چند از غم ایام جگرخون باشی
هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
تاج شاهی طلبی گوهر
  • پس زمینه شب متن نوشته:  بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی
چند و چند از غم ایام جگرخون باشی
هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
تاج شاهی طلبی گوهر ذا
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی
چند و چند از غم ایام جگرخون باشی
هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
تاج شاهی طلبی گوهر
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای
ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان
حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
ور خود از ت
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای
ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان
حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
ور خود از تخمه جمش
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای
ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان
حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
ور خود از تخمه جمش
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای
ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان
حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
ور خود از تخمه جم