جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/جهان-بر-ابروی-عید-از-هلال-وسمه-کشید

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

  1. جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید

    هلال عید در ابروی یار باید دید

  2. شکسته گشت چو پشت هلال قامت من

    کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید

  3. مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت

    که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید

  4. نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود

    گل وجود من آغشته گلاب و نبید

  5. بیا که با تو بگویم غم ملالت دل

    چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید

  6. بهای وصل تو گر جان بود خریدارم

    که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید

  7. چو ماه روی تو در شام زلف می دیدم

    شبم به روی تو روشن چو روز می گردید

  8. به لب رسید مرا جان و برنیامد کام

    به سر رسید امید و طلب به سر نرسید

  9. ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند

    بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  هلال عید در ابروی یار باید دید
کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید
که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید
گل وجود من آغشته گلاب و نبید
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید
که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید
شبم به روی تو روشن چو روز می گردید
به سر رسید امید و طلب به سر نرسید
بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
شکسته گشت چو پشت هلال قامت من
مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت
نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
بهای و
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  هلال عید در ابروی یار باید دید
کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید
که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید
گل وجود من آغشته گلاب و نبید
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید
که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید
شبم به روی تو روشن چو روز می گردید
به سر رسید امید و طلب به سر نرسید
بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
شکسته گشت چو پشت هلال قامت من
مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت
نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
بهای و
  • پس زمینه شب متن نوشته:  هلال عید در ابروی یار باید دید
کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید
که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید
گل وجود من آغشته گلاب و نبید
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید
که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید
شبم به روی تو روشن چو روز می گردید
به سر رسید امید و طلب به سر نرسید
بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
شکسته گشت چو پشت هلال قامت من
مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت
نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
بهای وصل
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  هلال عید در ابروی یار باید دید
کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید
که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید
گل وجود من آغشته گلاب و نبید
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید
که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید
شبم به روی تو روشن چو روز می گردید
به سر رسید امید و طلب به سر نرسید
بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
شکسته گشت چو پشت هلال قامت من
مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت
نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
بهای و
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
شکسته گشت چو پشت هلال قامت من
مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت
نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
بهای وصل تو گر جان بود خریدارم
چو ماه روی تو در شام زلف می دیدم
به لب رسید مرا جان و برنیامد کام
ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند هلال عید در ابروی یار باید دید
کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید
که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید
گل وجود من آغشته گلاب و نبید
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید
که جنس خو
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
شکسته گشت چو پشت هلال قامت من
مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت
نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
بهای وصل تو گر جان بود خریدارم
چو ماه روی تو در شام زلف می دیدم
به لب رسید مرا جان و برنیامد کام
ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند هلال عید در ابروی یار باید دید
کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید
که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید
گل وجود من آغشته گلاب و نبید
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید
که جنس خوب مبصر
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
شکسته گشت چو پشت هلال قامت من
مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت
نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
بهای وصل تو گر جان بود خریدارم
چو ماه روی تو در شام زلف می دیدم
به لب رسید مرا جان و برنیامد کام
ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند هلال عید در ابروی یار باید دید
کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید
که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید
گل وجود من آغشته گلاب و نبید
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید
که جنس خوب مبصر
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
شکسته گشت چو پشت هلال قامت من
مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت
نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
بهای وصل تو گر جان بود خریدارم
چو ماه روی تو در شام زلف می دیدم
به لب رسید مرا جان و برنیامد کام
ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند هلال عید در ابروی یار باید دید
کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید
که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید
گل وجود من آغشته گلاب و نبید
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید
که جنس خوب مبصر