حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/حسنت-به-اتفاق-ملاحت-جهان-گرفت

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)

  1. حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت

    آری به اتفاق جهان می توان گرفت

  2. افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع

    شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت

  3. زین آتش نهفته که در سینه من است

    خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت

  4. می خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست

    از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت

  5. آسوده بر کنار چو پرگار می شدم

    دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت

  6. آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت

    کآتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت

  7. خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان

    زین فتنه ها که دامن آخرزمان گرفت

  8. می خور که هر که آخر کار جهان بدید

    از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت

  9. بر برگ گل به خون شقایق نوشته اند

    کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت

  10. حافظ چو آب لطف ز نظم تو می چکد

    حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  آری به اتفاق جهان می توان گرفت
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت
کآتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت
زین فتنه ها که دامن آخرزمان گرفت
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت
کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
زین آتش نهفته که در سینه من است
می خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
آسوده بر کنار
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  آری به اتفاق جهان می توان گرفت
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت
کآتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت
زین فتنه ها که دامن آخرزمان گرفت
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت
کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
زین آتش نهفته که در سینه من است
می خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
آسوده بر کنار
  • پس زمینه شب متن نوشته:  آری به اتفاق جهان می توان گرفت
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت
کآتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت
زین فتنه ها که دامن آخرزمان گرفت
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت
کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
زین آتش نهفته که در سینه من است
می خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
آسوده بر کنار چ
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  آری به اتفاق جهان می توان گرفت
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت
کآتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت
زین فتنه ها که دامن آخرزمان گرفت
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت
کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
زین آتش نهفته که در سینه من است
می خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
آسوده بر کنار
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
زین آتش نهفته که در سینه من است
می خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
آسوده بر کنار چو پرگار می شدم
آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت
خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
می خور که هر که آخر کار جهان بدید
بر برگ گل به خون شقایق نوشته اند
حافظ چو آب لطف ز نظم تو می چکد آری به اتفاق جهان می توان گرفت
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
دوران چو نقطه ع
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
زین آتش نهفته که در سینه من است
می خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
آسوده بر کنار چو پرگار می شدم
آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت
خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
می خور که هر که آخر کار جهان بدید
بر برگ گل به خون شقایق نوشته اند
حافظ چو آب لطف ز نظم تو می چکد آری به اتفاق جهان می توان گرفت
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
دوران چو نقطه عاقبتم د
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
زین آتش نهفته که در سینه من است
می خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
آسوده بر کنار چو پرگار می شدم
آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت
خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
می خور که هر که آخر کار جهان بدید
بر برگ گل به خون شقایق نوشته اند
حافظ چو آب لطف ز نظم تو می چکد آری به اتفاق جهان می توان گرفت
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
دوران چو نقطه عاقبتم د
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
زین آتش نهفته که در سینه من است
می خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
آسوده بر کنار چو پرگار می شدم
آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت
خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
می خور که هر که آخر کار جهان بدید
بر برگ گل به خون شقایق نوشته اند
حافظ چو آب لطف ز نظم تو می چکد آری به اتفاق جهان می توان گرفت
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
دوران چو نقطه عاقبتم