about contact instagram

صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/صوفی-از-پرتو-می-راز-نهانی-دانست

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

  1. صوفی از پرتو می راز نهانی دانست

    گوهر هر کس از این لعل توانی دانست

  2. قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس

    که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست

  3. عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده

    بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست

  4. آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم

    محتسب نیز در این عیش نهانی دانست

  5. دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید

    ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست

  6. سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق

    هر که قدر نفس باد یمانی دانست

  7. ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی

    ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست

  8. می بیاور که ننازد به گل باغ جهان

    هر که غارتگری باد خزانی دانست

  9. حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت

    ز اثر تربیت آصف ثانی دانست

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
صوفی از پرتو می راز نهانی دانست

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته: گوهر هر کس از این لعل توانی دانست که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست محتسب نیز در این عیش نهانی دانست ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست هر که قدر نفس باد یمانی دانست ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست هر که غارتگری باد خزانی دانست ز اثر تربیت آصف ثانی دانست صوفی از پرتو می راز نهانی دانست قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید سنگ و گل را کند از یم
  • پس زمینه قرمز متن نوشته: گوهر هر کس از این لعل توانی دانست که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست محتسب نیز در این عیش نهانی دانست ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست هر که قدر نفس باد یمانی دانست ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست هر که غارتگری باد خزانی دانست ز اثر تربیت آصف ثانی دانست صوفی از پرتو می راز نهانی دانست قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید سنگ و گل را کند از یم
  • پس زمینه شب متن نوشته: گوهر هر کس از این لعل توانی دانست که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست محتسب نیز در این عیش نهانی دانست ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست هر که قدر نفس باد یمانی دانست ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست هر که غارتگری باد خزانی دانست ز اثر تربیت آصف ثانی دانست صوفی از پرتو می راز نهانی دانست قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید سنگ و گل را کند از یمن
  • پس زمینه سفید متن نوشته: گوهر هر کس از این لعل توانی دانست که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست محتسب نیز در این عیش نهانی دانست ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست هر که قدر نفس باد یمانی دانست ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست هر که غارتگری باد خزانی دانست ز اثر تربیت آصف ثانی دانست صوفی از پرتو می راز نهانی دانست قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید سنگ و گل را کند از یم
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته: صوفی از پرتو می راز نهانی دانست قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی می بیاور که ننازد به گل باغ جهان حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت گوهر هر کس از این لعل توانی دانست که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست محتسب نیز در این عیش نهانی دانست ور نه از جانب ما دل نگرانی دا
  • پس زمینه بنفش متن نوشته: صوفی از پرتو می راز نهانی دانست قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی می بیاور که ننازد به گل باغ جهان حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت گوهر هر کس از این لعل توانی دانست که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست محتسب نیز در این عیش نهانی دانست ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست هر
  • پس زمینه سیاه متن نوشته: صوفی از پرتو می راز نهانی دانست قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی می بیاور که ننازد به گل باغ جهان حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت گوهر هر کس از این لعل توانی دانست که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست محتسب نیز در این عیش نهانی دانست ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست هر
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته: صوفی از پرتو می راز نهانی دانست قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی می بیاور که ننازد به گل باغ جهان حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت گوهر هر کس از این لعل توانی دانست که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست محتسب نیز در این عیش نهانی دانست ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست هر