من که از آتش دل چون خم می در جوشم
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/من-که-از-آتش-دل-چون-خم-می-در-جوشم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

  1. من که از آتش دل چون خم می در جوشم

    مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم

  2. قصد جان است طمع در لب جانان کردن

    تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم

  3. من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم

    هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم

  4. حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش

    این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم

  5. هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا

    فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم

  6. پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت

    من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم

  7. خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست

    پرده ای بر سر صد عیب نهان می پوشم

  8. من که خواهم که ننوشم بجز از راوق خم

    چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم

  9. گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق

    شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم
تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم
من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
پرده ای بر سر صد عیب نهان می پوشم
چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم من که از آتش دل چون خم می در جوشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
پدرم روضه رض
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم
تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم
من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
پرده ای بر سر صد عیب نهان می پوشم
چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم من که از آتش دل چون خم می در جوشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
پدرم روضه رض
  • پس زمینه شب متن نوشته:  مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم
تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم
من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
پرده ای بر سر صد عیب نهان می پوشم
چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم من که از آتش دل چون خم می در جوشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
پدرم روضه رضوا
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم
تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم
من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
پرده ای بر سر صد عیب نهان می پوشم
چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم من که از آتش دل چون خم می در جوشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
پدرم روضه رض
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  من که از آتش دل چون خم می در جوشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست
من که خواهم که ننوشم بجز از راوق خم
گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم
تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
فیض عفوش ننهد بار گنه ب
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  من که از آتش دل چون خم می در جوشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست
من که خواهم که ننوشم بجز از راوق خم
گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم
تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  من که از آتش دل چون خم می در جوشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست
من که خواهم که ننوشم بجز از راوق خم
گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم
تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  من که از آتش دل چون خم می در جوشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست
من که خواهم که ننوشم بجز از راوق خم
گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم
تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم