یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/یاد-باد-آن-که-سر-کوی-توام-منزل-بود

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

  1. یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود

    دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

  2. راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک

    بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود

  3. دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد

    عشق می گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود

  4. آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است

    آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود

  5. در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز

    چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

  6. دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم

    خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود

  7. بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق

    مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود

  8. راستی خاتم فیروزه بواسحاقی

    خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود

  9. دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ

    که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
عشق می گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود
مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود
خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد
آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است
در دلم بود ک
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
عشق می گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود
مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود
خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد
آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است
در دلم بود ک
  • پس زمینه شب متن نوشته:  دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
عشق می گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود
مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود
خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد
آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است
در دلم بود که
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
عشق می گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود
مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود
خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد
آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است
در دلم بود ک
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد
آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم
بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق
راستی خاتم فیروزه بواسحاقی
دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
عشق می گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
چه توان کرد که سعی
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد
آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم
بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق
راستی خاتم فیروزه بواسحاقی
دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
عشق می گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
چه توان کرد که سعی من و دل
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد
آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم
بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق
راستی خاتم فیروزه بواسحاقی
دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
عشق می گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
چه توان کرد که سعی من و دل
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد
آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم
بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق
راستی خاتم فیروزه بواسحاقی
دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
عشق می گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
چه توان کرد که سعی من و د