-
آرام و پرشکوه و به ایین
-
محموله می رود
-
بر دوش عابران
-
صف تنگ و تابدار
-
همچون نوار تیره به بازوی شهر سرد
-
خاموش و دردخوان
-
ارباب عصر خویش
-
فرتوت سالخورده به تابوت خفته است
-
یک دیده هم به واقعه تر نیست
-
اندوه این جسد
-
در هیچ هیچ سینه و سر نیست
-
محموله می رود
-
در پیش روی گور
-
در پشت سر برآمدن آفتاب و نور