-
این صدا جان مرا تغییر کرد
از غم و اندوه تلخم پیر کرد
-
پیش می آمد سپس می رفت شه
جمله شب او همچو حامل وقت زه
-
هر زمان می گفت ای عمران مرا
سخت از جا برده است این نعره ها
-
زهره نه عمران مسکین را که تا
باز گوید اختلاط جفت را
-
که زن عمران به عمران در خزید
تا که شد استاره موسی پدید
-
هر پیمبر که در آید در رحم
نجم او بر چرخ گردد منتجم