-
گفت پیغامبر که دایم بهر پند
دو فرشته خوش منادی می کنند
-
کای خدایا منفقان را سیر دار
هر درمشان را عوض ده صد هزار
-
ای خدایا ممسکان را در جهان
تو مده الا زیان اندر زیان
-
ای بسا امساک کز انفاق به
مال حق را جز به امر حق مده
-
تا عوض یابی تو گنج بی کران
تا نباشی از عداد کافران
-
کاشتران قربان همی کردند تا
چیره گردد تیغشان بر مصطفی
-
امر حق را باز جو از واصلی
امر حق را در نیابد هر دلی
-
چون غلام یاغیی کو عدل کرد
مال شه بر یاغیان او بذل کرد
-
در نبی انذار اهل غفلتست
کان همه انفاقهاشان حسرتست
-
عدل این یاغی و داداش نزد شاه
چه فزاید دوری و روی سیاه
-
سروران مکه در حرب رسول
بودشان قربان به اومید قبول
-
بهر این مؤمن همی گوید ز بیم
در نماز اهد الصراط المستقیم
-
آن درم دادن سخی را لایقست
جان سپردن خود سخای عاشقست
-
نان دهی از بهر حق نانت دهند
جان دهی از بهر حق جانت دهند
-
گر بریزد برگهای این چنار
برگ بی برگیش بخشد کردگار
-
گر نماند از جود در دست تو مال
کی کند فضل الهت پای مال
-
هر که کارد گردد انبارش تهی
لیکش اندر مزرعه باشد بهی
-
وانک در انبار ماند و صرفه کرد
اشپش و موش حوادث پاک خورد
-
این جهان نفیست در اثبات جو
صورتت صفرست در معنیت جو
-
جان شور تلخ پیش تیغ بر
جان چون دریای شیرین را بخر
-
ور نمی دانی شدن زین آستان
باری از من گوش کن این داستان