-
همچو گویی سجده کن بر رو و سر
جانب آن صدر شد با چشم تر
-
جمله خلقان منتظر سر در هوا
کش بسوزد یا برآویزد ورا
-
این زمان این احمق یک لخت را
آن نماید که زمان بدبخت را
-
همچو پروانه شرر را نور دید
احمقانه در فتاد از جان برید
-
لیک شمع عشق چون آن شمع نیست
روشن اندر روشن اندر روشنیست
-
او به عکس شمعهای آتشیست
می نماید آتش و جمله خوشیست