-
ای خواب به روز همدمانم
تا بی کس و ممتحن نمانم
-
چونک دیک بر آتشم نشاندی
در دیک چه می پزی چه دانم
-
یک لحظه که من سری بخارم
ای عشق نمی دهی امانم
-
از خشم دو گوش حلم بستی
تا نشنوی آهوه وفغانم
-
ما را به جهان حواله کم کن
ای جان چو که من نه زین جهانم
-
بگشای رهم که تا سبکتر
جان را به جهان جان رسانم
-
یاری فرما قلاوزی کن
تا رخت بکوی تو کشانم
-
ای آنک تو جان این نقوشی
ترجیع کن گرین بنوشی
-
تیزآب توی و چرخ ماییم
سرگشته چو سنگ آسیاییم
-
تو خورشیدی و ما چو ذره
از کوه برآی تا برآییم
-
از بهر سکنجبین عسل ده
ما خود همه سرکه می فزاییم
-
گه خیره تو که تو کجایی
گه خیره خود که ما کجاییم
-
گه خیره بسط خویش و ایثار
یا قبض که مهره در رباییم
-
گاهی مس و گاه زر خالص
گاه از پی هردو کیمیاییم
-
ترجیع دو ذوق و میل ایچی
در دادن و در گرفتن از چی
-
گه شاد بخوردنست و تحصیل
گه شاد به خرج آن و تحلیل
-
چون نخل گهی به کسب میوه
گاهی به نثار آن و تنزیل
-
گه حاتم وقت اندر ایثار
گه عباسی به طوف و زنبیل
-
ما یا آنیم و این دگر فرع
یا غیر تویم بی دو تبدیل
-
ور زانک مرکب از دو ضدیم
تذلیل نباشدی و تبجیل
-
هم اصلاحست عز و ذلش
ماننده رفع و خفض قندیل
-
بس اصلاحی برای افساد
بس افسادی برای تنحیل
-
بس مرغ ضعیف پرشکسته
خرطوم هزار پیل خسته