-
مغنی به یادآرد بر یاد من
سرودی بر آهنگ فریاد من
-
بکن شادم از شادی آن سرود
مگر بگذرم زاب این هفت رود
-
***
-
***
-
***
-
چو والیس را سر درآمد به خواب
درافکند کشتی به طوفان آب
-
نشسته رفیقان یاریگرش
به یاریگری چون فلک برسرش
-
چو بر ناتوان یافت تیمار دست
تنومند را ناتوانی شکست
-
ز نیروی طالع خبر باز جست
بناهای اوتاد را یافت سست
-
ستاره دل از داد برداشته
ستمگر شده داد بگذاشته
-
به آن هم نشینان که بودند پیش
خبر داد از اندازه عمر خویش
-
چنین گفت کایمن مباشید کس
از این هفت هندوی کحلی جرس
-
که این اختران گر چه فرخ پیند
ز نافرخی نیز خالی نیند
-
چو نحس اوفتد دور سیارگان
بود دور دور ستمکارگان
-
شمار ستم تا نیاید به سر
به گیتی نیاید کسی دادگر
-
چو باز اختر سعد یابد قران
به نیکی رسد کار نیک اختران
-
فلک تا رسیدن بدان بازگشت
ورقهای ما باری اندر نوشت
-
چو گفت این پناهنده را کرد یاد
فروبست لب دیده برهم نهاد
انجامش روزگار والیس
نظامی
https://www.sherfarsi.ir/nezami/انجامش-روزگار-والیس
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(9000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(9000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(9000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(9000 تومان)