-
نشستن با پریرویان چون نوش
شهنشاه پریرویان در آغوش
-
کجا شیرین و آن شیرین زبانی
به شیرینی چو آب زندگانی
-
کجا آن عیش و آن شبها نخفتن
همه شب تا سحر افسانه گفتن
-
کجا آن تازه گلبرگ شکربار
شکر چیدن ز گلبرگش به خروار
-
عروسی را بدان روئین حصاری
ز بازو ساختن سیمین عماری
-
گهش چون گل نهادن روی بر روی
گهش بستن چو سنبل موی بر موی
-
گهی مستی شکستن بر خمارش
گهی پنهان کشیدن در کنارش
-
گهی خوردن میی چون خون بدخواه
گهی تکیه زدن بر مسند ماه
-
سخن هائی که گفتم یا شنیدم
خیالی بود یا خوابی که دیدم
-
مرا گویند خندان شو چو خورشید
که انده بر نتابد جای جمشید
-
دهن پر خنده خوش چون توان کرد
درو یا خنده گنجد یا دم سرد
-
کرا جویم کرا خوانم به فریاد
بهاری بود و بربودش ز من باد
-
خیال از ناجوانمردی همه روز
به عشوه می فزاید بر دلم سوز
-
ز بی خصمی گر افزون گشت گنجم
ز بی یاری در افزود است رنجم
-
من آن مرغم که افتادم به ناکام
ز پشمین خانه در ابریشمین دام
-
چو من سوی گلستان رای دارم
چه سود ار بند زر بر پای دارم
-
نه بند از پای می شاید بریدن
نه با این بند می شاید پریدن
-
غم یک تن مرا خود ناتوان کرد
غم چندین کس آخر چون توان خورد
-
مرا باید که صد غمخوار باشد
چون من صد غم خورم دشوار باشد
-
ز خر برگیرم و بر خود نهم بار
خران را خنده می آید بدین کار
-
مه و خورشید را بر فرش خاکی
ز جمعیت رسید این تابناکی
-
براکنده دلم بی نور از آنم
نیم مجموع دل رنجور از آنم
-
ستاره نیز هم ریحان باغند
پراکندند از آن ناقص چراغند
-
شراره زان ندارد پرتو شمع
که این نور پراکنده است و آن جمع
-
نه خواهد دل که تاج و تخت گیرم
نه خواهم من که با دل سخت گیرم
-
دل تاریک روزم را شب آمد
تن بیمار خیزم را تب آمد
-
نمی شد موش در سوراخ کژدم
بیاری جایروبی بست بردم
-
سیاهک بود زنگی خود به دیدار
به سرخی می زند چون گشت بیمار
-
دگر ره بانگ زد بر خود به تندی
که با دولت نشاید کرد کندی
-
چو دولت هست بخت آرام گیرد
ز دولت با تو جانان جام گیرد
-
سر از دولت کشیدن سروری نیست
که با دولت کسی را داوری نیست
-
کس از بی دولتی کامی نیابد
به از دولت فلک نامی نیابد
-
به دولت یافتن شاید همه کام
چو دانه هست مرغ آید فرا دام
-
تو گندم کار تا هستی برآرد
گیا خود در میان دستی برآرد
-
به هر کاری در از دولت بود نور
که باد از کار ما بی دولتی دور
-
بسی بر خواند ازین افسانه با دل
چو عشق آمد کجا صبر و کجا دل
-
صبوری کرد با غم های دوری
هم آخر شادمان شد زان صبوری
-
چو سر بر کرد ماه از برج ماهی
مه پرویز شد در برج شاهی
-
ز ثورش زهره وز خرچنگ برجیس
سعادت داده از تثلیث و تسدیس
-
ز پرگار حمل خورشید منظور
بدلو اندر فکنده بر زحل نور
-
عطارد کرده ز اول خط جوزا
سوی مریخ شیرافکن تماشا
-
ذنب مریخ را می کرده در کاس
شده چشم زحل هم کاسه راس
-
بدین طالع کز او پیروز شد بخت
ملک بنشست بر پیروزه گون تخت
-
بر آورد از سپیدی تا سیاهی
ز مغرب تا به مشرق نام شاهی
-
چو شد کار ممالک برقرارش
قوی تر گشت روز از روزگارش
-
کشید از خاک تختی بر ثریا
درو گوهر به کشتی در به دریا
-
چنان کز بس گهرهای جهان تاب
به شب تابنده تر بودی ز مهتاب
-
بر آن تخت مبارک شد چو شیران
مبارک باد گفتندش دلیران
-
جهان خرم شد از نقش نگینش
فرو خواند آفرینش آفرینش
-
ز عکس آنچنان روشن جنابی
خراسان را در افزود آفتابی
-
شد آواز نشاط و شادکامی
ز مرو شاهجان تا بلخ بامی
-
چو فرخ شد بدو هم تخت و هم تاج
در آمد غمزه شیرین به تاراج
-
نه آن غم را ز دل شایست راندن
نه غم پرداز را شایست خواندن
-
به حکم آنکه مریم را نگه داشت
کز او بر اوج عیسی پایگه داشت
-
اگر چه پادشاهی بود و گنجش
ز بی یاری پیاپی بود رنجش
-
نمی گویم طرب حاصل نمی کرد
طرب می کرد لیک از دل نمی کرد
-
گهی قصد نبید خام کردی
گهی از گریه می در جام کردی
-
گهی گفتی به دل کای دل چه خواهی
ز عالم عاشقی یا پادشاهی
-
که عشق و مملکت ناید بهم راست
ازین هر دو یکی می بایدت خواست
-
چه خوش گفتند شیران با پلنگان
که خر کره کند یا راه زنگان
-
مرا با مملکت گر یار بودی
دلم زین ملک برخوردار بودی
-
به خرم گر فرو شد بخت بیدار
به صد ملک ختن یک موی دلدار
-
شبی در باغ بودم خفته با یار
به بالین بر نشسته بخت بیدار
-
چو بختم خفت و من بیدار گشتم
بدینسان بی دل و بی یار گشتم
-
کجا آن نوبه نو مجلس نهادن
بهشت عاشقان را در گشادن
بر تخت نشستن خسرو به مدائن بار دوم
نظامی
https://www.sherfarsi.ir/nezami/بر-تخت-نشستن-خسرو-به-مدائن-بار-دوم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(32500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(32500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(32500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(32500 تومان)