-
چو بدر از جیب گردون سر برآورد
زمین عطف هلالی بر سر آورد
-
ز مجلس در شبستان رفت خسرو
شده سودای شیرین در سرش نو
-
چو بر گفتی ز شیرین سرگذشتی
دهان مریم از غم تلخ گشتی
-
در آن مستی نشسته پیش مریم
دم عیسی بر او می خواند هر دم
-
که شیرین گرچه از من دور بهتر
ز ریش من نمک مهجور بهتر
-
ولی دانم که دشمن کام گشتست
به گیتی در به من بدنام گشتست
-
چو من بنوازم و دارم عزیزش
صواب آید که بنوازی تو نیزش
-
اجازت ده کزان قصرش بیارم
به مشکوی پرستاران سپارم
-
نبینم روی او گر باز بینم
پر آتش باد چشم نازنینم
-
جوابش داد مریم که ای جهانگیر
شکوهت چون کواکب آسمان گیر
-
خلافت را جهان بر در نهاده
فلک بر خط حکمت سر نهاده
-
اگر حلوای تر شد نام شیرین
نخواهد شد فرود از کام شیرین
-
ترا بی رنج حلوائی چنین نرم
برنج سرد را تا کی کنی گرم
-
رطب خور خار نادیدن ترا سود
که بس شیرین بود حلوای بی دود
-
مرا با جادوئی هم حقه سازی؟
که بر سازد ز بابل حقه بازی
-
هزار افسانه از بر بیش دارد
به طنازی یکی در پیش دارد
-
ترا بفریبد و ما را کند دور
تو زو راضی شوی من از تو مهجور
-
من افسونهای او را نیک دانم
چنین افسانها را نیک خوانم
-
بسا زن کو صد از پنجه نداند
عطارد را به زرق از ره براند
-
زنان مانند ریحان سفالند
درون سو خبث و بیرون سو جمالند
-
نشاید یافتن در هیچ برزن
وفا در اسب و در شمشیر و در زن
-
وفا مردی است بر زن چون توان بست
چو زن گفتی بشوی از مردمی دست
-
بسی کردند مردان چاره سازی
ندیدند از یکی زن راست بازی
-
زن از پهلوی چپ گویند برخاست
مجوی از جانب چپ جانب راست
-
چه بندی دل در آن دور از خدائی
کزو حاصل نداری جز بلائی
-
اگر غیرت بری با درد باشی
و گر بی غیرتی نامرد باشی
-
برو تنها دم از شادی برآور
چو سوسن سر به آزادی برآور
-
پس آنگه بر زبان آورد سوگند
به هوش زیرک و جان خردمند
-
به تاج قیصر و تخت شهنشاه
که گر شیرین بدین کشور کند راه
-
به گردن برنهم مشگین رسن را
بر آویزم ز جورت خویشتن را
-
همان به کو در آن وادی نشیند
که جغد آن به که آبادی نبیند
-
یقین شد شاه را چون مریم این گفت
که هرگز در نسازد جفت با جفت
-
سخن را از در دیگر بنی کرد
نوازش می نمود و صبر می کرد
-
سوی خسرو شدی پیوسته شاپور
به صد حیلت پیامی دادی از دور
-
جوابش هم نهانی باز بردی
ز خونخواری به غمخواری سپردی
-
از آن بازیچه حیران گشت شیرین
که بی او چون شکیبد شاه چندین
-
ولی دانست کان نز بی وفائیست
شکیبش بر صلاح پادشائیست
شفاعت کردن خسرو پیش مریم از شیرین
نظامی
https://www.sherfarsi.ir/nezami/شفاعت-کردن-خسرو-پیش-مریم-از-شیرین
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(18500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(18500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(18500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(18500 تومان)
دم عیسی
- دم مسیحا
- انفاس عیسوی
- دم عیسی
- نفس عیسی مسیح که جانبخش و زنده کننده مردگان بوده است.