-
چو سقراط را داد نوبت سخن
رطب ریزشد خوشه نخل بن
-
جهانجوی را گفت پاینده باش
به دین و به دانش گراینده باش
-
همه آرزوها شکار تو باد
نهفت جهان آشکار تو باد
-
ز پرسیده شهریار جهان
که داند که هست این پژوهش نهان
-
ولیکن به اندازه رای خویش
کند هر کسی عرض کالای خویش
-
نخستین ورق کافرینش نبود
جز ایزد خداوند بینش نبود
-
ز هیبت برانگیخت ابری بلند
همان برق و باران او سودمند
-
ز باران او گشت پیدا سپهر
پدید آمد از برق او ماه و مهر
-
ز ماهیتی کز بخار او فتاد
زمین گشت و بر جای خویش ایستاد
-
از این بیشتر رهنمون ره نبرد
گزافه سخن بر نشاید شمرد
گفتار سقراط
نظامی
https://www.sherfarsi.ir/nezami/گفتار-سقراط
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)