-
کبوتر بچه ای با شوق پرواز
بجرأت کرد روزی بال و پر باز
-
پرید از شاخکی بر شاخساری
گذشت از بامکی بر جو کناری
-
نمودش بسکه دور آن راه نزدیک
شدش گیتی به پیش چشم تاریک
-
ز وحشت سست شد بر جای ناگاه
ز رنج خستگی درماند در راه
-
گه از اندیشه بر هر سو نظر کرد
گه از تشویش سر در زیر پر کرد
-
نه فکرش با قضا دمساز گشتن
نه اش نیروی زان ره بازگشتن
-
نه گفتی کان حوادث را چه نامست
نه راه لانه دانستی کدامست
-
نه چون هر شب حدیث آب و دانی
نه از خواب خوشی نام و نشانی
-
فتاد از پای و کرد از عجز فریاد
ز شاخی مادرش آواز در داد
-
کزینسان است رسم خودپسندی
چنین افتند مستان از بلندی
-
بدن خردی نیاید از تو کاری
به پشت عقل باید بردباری
-
ترا پرواز بس زودست و دشوار
ز نو کاران که خواهد کار بسیار
-
بیاموزندت این جرأت مه و سال
همت نیرو فزایند هم پر و بال
-
هنوزت دل ضعیف و جثه خرد است
هنوز از چرخ بیم دستبرد است
-
هنوزت نیست پای برزن و بام
هنوزت نوبت خواب است و آرام
-
هنوزت انده بند و قفس نیست
بجز بازیچه طفلان را هوس نیست
-
نگردد پخته کس با فکر خامی
نپوید راه هستی را به گامی
-
ترا توش هنر میباید اندوخت
حدیث زندگی میباید آموخت
-
بباید هر دو پا محکم نهادن
از آن پس فکر بر پای ایستادن
-
پریدن بی پر تدبیر مستی است
جهان را گه بلندی گاه پستی است
-
به پستی در دچار گیر و داریم
ببالا چنگ شاهین را شکاریم
-
من اینجا چون نگهبانم و تو چون گنج
ترا آسودگی باید مرا رنج
-
تو هم روزی روی زین خانه بیرون
ببینی سحربازیهای گردون
-
از این آرامگه وقتی کنی یاد
که آبش برده خاک و باد بنیاد
-
نه ای تا زاشیان امن دلتنگ
نه از چوبت گزند آید نه از سنگ
-
مرا در دامها بسیار بستند
ز بالم کودکان پرها شکستند
-
گه از دیوار سنگ آمد گه از در
گهم سرپنجه خونین شد گهی سر
-
نگشت آسایشم یک لحظه دمساز
گهی از گربه ترسیدم گه از باز
-
هجوم فتنه های آسمانی
مرا آموخت علم زندگانی
-
نگردد شاخک بی بن برومند
ز تو سعی و عمل باید ز من پند
آرزوی پرواز
پروین
https://www.sherfarsi.ir/parvin/آرزوی-پرواز
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(15000 تومان)
نوآموزان راه درازی تا رسیدن به پختگی دارند
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(15000 تومان)
