-
-
در دست بانوئی به نخی گفت سوزنی
کای هرزه گرد بی سر و بی پا چه می کنی
-
سوزنی که در دست زنی بود، به نخی گفت: ای ولگرد بی سر و پا، داری چکار میکنی؟
-
-
-
ما میرویم تا که بدوزیم پاره ای
هر جا که میرسیم تو با ما چه می کنی
-
ما داریم میرویم که پارچه پارهای را بدوزیم. چرا هر جا که میرویم تو هم با ما میآیی؟
-
-
-
خندید نخ که ما همه جا با تو همرهیم
بنگر بروز تجربه تنها چه می کنی
-
نخ خندید و گفت: ما همه جا همراه تو هستیم. امتحان کن که تنهایی چه کار میتوانی بکنی؟
-
-
-
هر پارگی بهمت من میشود درست
پنهان چنین حکایت پیدا چه می کنی
-
هر پارچه پارهای با تلاش من درست میشود. چرا این موضوع که اینچنین آشکار است را میخواهی پنهان کنی؟
-
-
-
در راه خویشتن اثر پای ما ببین
ما را ز خط خویش مجزا چه می کنی
-
در راهی که میپیمایی، رد پای ما را ببین. چرا ما را از راه خودت جدا میپنداری؟
-
-
-
تو پای بند ظاهر کار خودی و بس
پرسندت ار ز مقصد و معنی چه میکنی
-
تو فقط در بند ظاهر کار خودت هستی! اگر از تو راجع به مقصد و هدف و دلیل کارت سوال بپرسند، چه جوابی داری؟
-
-
-
گر یک شبی ز چشم تو خود را نهان کنیم
چون روز روشن است که فردا چه می کنی
-
اگر یک شب خودمان را از چشم تو پنهان کنیم، بسیار آشکار است که فردا چه کار خواهی کرد.
-
-
-
جائی که هست سوزن و آماده نیست نخ
با این گزاف و لاف در آنجا چه میکنی
-
با این همه ادعای بیهودهای که داری، در جایی که سوزن باشد ولی نخ آماده نباشد، چه کار میتوانی بکنی؟
-
-
-
خود بین چنان شدی که ندیدی مرا بچشم
پیش هزار دیده بینا چه می کنی
-
آنقدر خودبین و خودپسند شدهای که نمیتوانی من را با چشمانت ببینی. در برابر هزاران چشم بینایی که میتوانند من را ببینند، چکار خواهی کرد؟
-
-
-
پندار من ضعیفم و ناچیز و ناتوان
بی اتحاد من تو توانا چه می کنی
-
فرض کن که من ضعیف هستم و ناچیز و ناتوان هستم، بدون همراهی من، تو که به ظاهر توانا هستی، چه کاری از دستت برمیآید؟
-
توانا و ناتوان
پروین
https://www.sherfarsi.ir/parvin/توانا-ناتوان
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
ما همگی بر یک کشتی سواریم و بدون همکاری و هماهنگی همه افراد جامعه موفقیت حاصل نمی شود
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)