-
حکایت کرد سرهنگی به کسری
که دشمن را ز پشت قلعه راندیم
-
فراریهای چابک را گرفتیم
گرفتاران مسکین را رهاندیم
-
به خون کشتگان شمشیر شستیم
بر آتشهای کین آبی فشاندیم
-
ز پای مادران کندیم خلخال
سرشک از دیده طفلان چکاندیم
-
ز جام فتنه هر تلخی چشیدیم
همان شربت به بدخواهان چشاندیم
-
بگفت این خصم را راندیم اما
یکی زو کینه جوتر پیش خواندیم
-
کجا با دزد بیرونی درافتیم
چو دزد خانه را بالا نشاندیم
-
ازین دشمن در افکندن چه حاصل
چو عمری با عدوی نفس ماندیم
-
ز غفلت زیر بار عجب رفتیم
ز جهل این بار را با خود کشاندیم
-
نداده ابره را از آستر فرق
قبای زندگانی را دراندیم
-
درین دفتر بهر رمزی رسیدیم
نوشتیم و به اهریمن رساندیم
-
دویدیم استخوانی را ز دنبال
سگ پندار را از پی دواندیم
-
فسون دیو را از دل نهفتیم
برای گرگ آهو پروراندیم
-
پلنگی جای کرد اندر چراگاه
همانجا گله خود را چراندیم
-
ندانستیم فرصت را بدل نیست
ز دام این مرغ وحشی را پراندیم
دزد خانه
پروین
https://www.sherfarsi.ir/parvin/دزد-خانه
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)
