از در درآمدی و من از خود به درشدم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/از-در-درآمدی-و-من-از-خود-به-درشدم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)

  1. از در درآمدی و من از خود به درشدم

    گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

  2. گوشم به راه تا که خبر می دهد ز دوست

    صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم

  3. چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب

    مهرم به جان رسید و به عیوق برشدم

  4. گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق

    ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم

  5. دستم نداد قوت رفتن به پیش یار

    چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم

  6. تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم

    از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم

  7. من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت

    کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم

  8. بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان

    مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم

  9. او را خود التفات نبودش به صید من

    من خویشتن اسیر کمند نظر شدم

  10. گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد

    اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)

  • عیوق

    عیوق
    ستاره ای است سرخ و روشن در طرف راست مجرة بدنبال ثریا. نامگذاری آن به این دلیل بوده که گویا این ستاره نگهبان ثریا است.
  • کمند

    کمند
    دام و طنابی که در جنگ بر گردن دشمن یا در شکار بر گردن حیوان می انداختند و او را به جانب خود می کشیدند.