-
اگر آن عهدشکن با سر میثاق آید
جان رفتست که با قالب مشتاق آید
-
همه شب های جهان روز کند طلعت او
گر چو صبحیش نظر بر همه آفاق آید
-
هر غمی را فرجی هست ولیکن ترسم
پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آید
-
بندگی هیچ نکردیم و طمع می داریم
که خداوندی از آن سیرت و اخلاق آید
-
گر همه صورت خوبان جهان جمع کنند
روی زیبای تو دیباچه اوراق آید
-
دیگری گر همه احسان کند از من بخلست
وز تو مطبوع بود گر همه احراق آید
-
سرو از آن پای گرفتست به یک جای مقیم
که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید
-
بی تو گر باد صبا می زندم بر دل ریش
همچنانست که آتش که به حراق آید
-
گر فراقت نکشد جان به وصلت بدهم
تو گرو بردی اگر جفت و اگر طاق آید
-
سعدیا هر که ندارد سر جان افشانی
مرد آن نیست که در حلقه عشاق آید
اگر آن عهدشکن با سر میثاق آید
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/اگر-آن-عهدشکن-با-سر-میثاق-آید
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)