-
اگر تو میل محبت کنی و گر نکنی
من از تو روی نپیچم که مستحب منی
-
چو سرو در چمنی راست در تصور من
چه جای سرو که مانند روح در بدنی
-
به صید عالمیانت کمند حاجت نیست
همین بسست که برقع ز روی برفکنی
-
بیاض ساعد سیمین مپوش در صف جنگ
که بی تکلف شمشیر لشکری بزنی
-
مبارزان جهان قلب دشمنان شکنند
تو را چه شد که همه قلب دوستان شکنی
-
عجب در آن نه که آفاق در تو حیرانند
تو هم در آینه حیران حسن خویشتنی
-
تو را که در نظر آمد جمال طلعت خویش
حقیقتست که دیگر نظر به ما نکنی
-
کسی در آینه شخصی بدین صفت بیند
کند هرآینه جور و جفا و کبر و منی
-
در آن دهن که تو داری سخن نمی گنجد
من آدمی نشنیدم بدین شکردهنی
-
شنیده ای که مقالات سعدی از شیراز
همی برند به عالم چو نافه ختنی
-
مگر که نام خوشت بر دهان من بگذشت
برفت نام من اندر جهان به خوش سخنی
اگر تو میل محبت کنی و گر نکنی
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/اگر-تو-میل-محبت-کنی-و-گر-نکنی
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)