-
ای که بر دوستان همی گذری
تا به هر غمزه ای دلی ببری
-
دردمندی تمام خواهی کشت
یا به رحمت به کشته می نگری
-
ما خود از کوی عشقبازانیم
نه تماشاکنان رهگذریم
-
هیچم اندر نظر نمی آید
تا تو خورشیدروی در نظری
-
گفته بودم که دل به کس ندهم
حذر از عاشقی و بی خبری
-
حلقه ای گرد خویشتن بکشم
تا نیاید درون حلقه پری
-
وین پری پیکران حلقه به گوش
شاهدی می کنند و جلوه گری
-
صبر بلبل شنیده ای هرگز
چون بخندد شکوفه سحری
-
پرده داری بر آستانه عشق
می کند عقل و گریه پرده دری
-
چو خوری دانی ای پسر غم عشق
تا غم هیچ در جهان نخوری
-
رایگانست یک نفس با دوست
گر به دنیا و آخرت بخری
-
قلمست این به دست سعدی در
یا هزار آستین در دری
-
این نبات از کدام شهر آرند
تو قلم نیستی که نیشکری
ای که بر دوستان همی گذری
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/ای-که-بر-دوستان-همی-گذری
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)