-
بوی بهار آمد بنال ای بلبل شیرین نفس
ور پایبندی همچو من فریاد می خوان از قفس
-
گیرند مردم دوستان نامهربان و مهربان
هر روز خاطر با یکی ما خود یکی داریم و بس
-
محمول پیش آهنگ را از من بگو ای ساربان
تو خواب می کن بر شتر تا بانگ می دارد جرس
-
شیرین بضاعت بر مگس چندان که تندی می کند
او بادبیزن همچنان در دست و می آید مگس
-
پند خردمندان چه سود اکنون که بندم سخت شد
گر جستم این بار از قفس بیدار باشم زین سپس
-
گر دوست می آید برم یا تیغ دشمن بر سرم
من با کسی افتاده ام کز وی نپردازم به کس
-
با هر که بنشینم دمی کز یاد او غافل شوم
چون صبح بی خورشیدم از دل بر نمی آید نفس
-
من مفلسم در کاروان گوهر که خواهی قصد کن
نگذاشت مطرب دربرم چندان که بستاند عسس
-
گر پند می خواهی بده ور بند می خواهی بنه
دیوانه سر خواهد نهاد آن گه نهد از سر هوس
-
فریاد سعدی در جهان افکندی ای آرام جان
چندین به فریاد آوری باری به فریادش برس
بوی بهار آمد بنال ای بلبل شیرین نفس
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/بوی-بهار-آمد-بنال-ای-بلبل-شیرین-نفس
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)