-
تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم
مثل تو کیست در جهان تا ز تو مهر بگسلم
-
من چو به آخرت روم رفته به داغ دوستی
داروی دوستی بود هر چه بروید از گلم
-
میرم و همچنان رود نام تو بر زبان من
ریزم و همچنان بود مهر تو در مفاصلم
-
حاصل عمر صرف شد در طلب وصال تو
با همه سعی اگر به خود ره ندهی چه حاصلم
-
باد به دست آرزو در طلب هوای دل
گر نکند معاونت دور زمان مقبلم
-
لایق بندگی نیم بی هنری و قیمتی
ور تو قبول می کنی با همه نقص فاضلم
-
مثل تو را به خون من ور بکشی به باطلم
کس نکند مطالبت زان که غلام قاتلم
-
کشتی من که در میان آب گرفت و غرق شد
گر بود استخوان برد باد صبا به ساحلم
-
سرو برفت و بوستان از نظرم به جملگی
می نرود صنوبری بیخ گرفته در دلم
-
فکرت من کجا رسد در طلب وصال تو
این همه یاد می رود وز تو هنوز غافلم
-
لشکر عشق سعدیا غارت عقل می کند
تا تو دگر به خویشتن ظن نبری که عاقلم
تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/تا-تو-به-خاطر-منی-کس-نگذشت-بر-دلم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)