-
تو پری زاده ندانم ز کجا می آیی
کادمیزاده نباشد به چنین زیبایی
-
راست خواهی نه حلالست که پنهان دارند
مثل این روی و نشاید که به کس بنمایی
-
سرو با قامت زیبای تو در مجلس باغ
نتواند که کند دعوی همبالایی
-
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
عیبت آنست که بر بنده نمی بخشایی
-
به خدا بر تو که خون من بیچاره مریز
که من آن قدر ندارم که تو دست آلایی
-
بی رخت چشم ندارم که جهانی بینم
به دو چشمت که ز چشمم مرو ای بینایی
-
نه مرا حسرت جاست و نه اندیشه مال
همه اسباب مهیاست تو در می بایی
-
بر من از دست تو چندان که جفا می آید
خوشتر و خوبتر اندر نظرم می آیی
-
دیگری نیست که مهر تو در او شاید بست
چاره بعد از تو ندانیم بجز تنهایی
-
ور به خواری ز در خویش برانی ما را
همچنان شکر کنیمت که عزیز مایی
-
من از این در به جفا روی نخواهم پیچید
گر ببندی تو به روی من و گر بگشایی
-
چه کند داعی دولت که قبولش نکنند
ما حریصیم به خدمت تو نمی فرمایی
-
سعدیا دختر انفاس تو بس دل ببرد
به چنین زیور معنی که تو می آرایی
-
باد نوروز که بوی گل و سنبل دارد
لطف این باد ندارد که تو می پیمایی
تو پری زاده ندانم ز کجا می آیی
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/تو-پری-زاده-ندانم-ز-کجا-می-آیی
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7000 تومان)
نوروز
- نوروز
- روز نو، روز تازه. روز اول فروردین که رسیدن آفتاب به برج حمل است و ابتداء بهار است.