-
تو پس پرده و ما خون جگر می ریزیم
وه که گر پرده برافتد که چه شور انگیزیم
-
دیگران را غم جان دارد و ما جامه دران
که بفرمایی تا از سر جان برخیزیم
-
مردم از فتنه گریزند و ندانند که ما
به تمنای تو در حسرت رستاخیزیم
-
دل دیوانه سپر کرده و جان بر کف دست
ظاهر آنست که از تیر بلا نگریزیم
-
باغ فردوس میارای که ما رندان را
سر آن نیست که در دامن حور آویزیم
-
ور به زندان عقوبت بری از دیده شوق
ای بسا آب که بر آتش دوزخ ریزیم
-
رنگ زیبایی و زشتی به حقیقت در غیب
چون تو آمیخته ای با تو چه رنگ آمیزیم
-
سعدیا قوت بازوی عمل هست ولیک
تا به جایی نه که با حکم ازل بستیزیم
تو پس پرده و ما خون جگر می ریزیم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/تو-پس-پرده-و-ما-خون-جگر-می-ریزیم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)