-
-
توانگران که به جنب سرای درویشند
مروتست که هر وقت از او بیندیشند
-
رسم مردانگی ایجاب میکند که ثروتمندانی در همسایگی خانه درویش هستند، هر از چند گاهی، فکری به حال درویش بینوا بکنند.
-
-
-
تو ای توانگر حسن از غنای درویشان
خبر نداری اگر خسته اند و گر ریشند
-
ای تو که از خوبی و زیبایی غنی هستی، آگاه نیستی که درویشان چقدر دارا هستند (اگرچه رنجور و زخمخورده باشند)
-
-
-
تو را چه غم که یکی در غمت به جان آید
که دوستان تو چندان که می کشی بیشند
-
تو چه غمی داری از اینکه یک نفر در غم و اندوه تو جانش را از دست بدهد؟ تو از این موضوع ناراحت نیستی چون دوستانت آنقدر زیاد هستند که هرچقدر هم که آنان را بکشی، باز هم دوستان زیادی برایت باقی میمانند.
-
-
-
مرا به علت بیگانگی ز خویش مران
که دوستان وفادار بهتر از خویشند
-
من را به دلیل اینکه با تو خویشاوند نیستم، از خودت دور نکن. چرا که دوستان وفادار حتی از خویشاوندان هم بهتر هستند.
-
-
-
غلام همت رندان و پاکبازانم
که از محبت با دوست دشمن خویشند
-
من بنده همت و دلیری و بلندنظری رندان و پاکباختگان هستم. چرا که آنان آنقدر به دوست محبت دارند که از روی علاقه به دوست، با خودشان هم دشمنی میکنند.
-
-
-
هرآینه لب شیرین جواب تلخ دهد
چنان که صاحب نوشند ضارب نیشند
-
به ناچار آنانکه که لب شیرین دارند، پاسخی تلخ هم میدهند. همانقدر که دارای شهد و شیرینی هستند، نیش هم میزنند.
-
-
-
تو عاشقان مسلم ندیده ای سعدی
که تیغ بر سر و سر بنده وار در پیشند
-
ای سعدی! تو عاشقان مسلم ندیدهای: که شمشیر بالای سرشان است و همانند غلامان، فرمانبردار و سربهزیر هستند.
-
-
-
نه چون منند و تو مسکین حریص کوته دست
که ترک هر دو جهان گفته اند و درویشند
-
آنان همانند من تو فقیر و طماع و ناتوان نیستند بلکه، از هر دو دنیا گذشتهاند و درویش هستند.
-
توانگران که به جنب سرای درویشند
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/توانگران-که-به-جنب-سرای-درویشند
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
رندان
- رند
- شخص حیلهگر و زیرک
- بیقید و لاابالی
همت
- همت
- اراده و آرزو و خواهش و عزم
- شجاعت و دلیری
- فال نیک
- بلند نظری
- (اصطلاح تصوف ) توجه قلب با تمام قوای روحانی خود به جانب حق ، برای حصول کمال در خود یا دیگری ، به نحوی که به غیر مقصود حقیقی ملتفت نشود. توجه پیر برای امر وجودی یا عدمی . نفس پیر. نفوذ ناپیدای شیخ در مریدان
هرآینه
- هرآینه
- بهناچار، بههرحال