حکایت در مذلت بسیار خوردن
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/حکایت-در-مذلت-بسیار-خوردن

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

  1. چه آوردم از بصره دانی عجب

    حدیثی که شیرین ترست از رطب

  2. تنی چند در خرقه راستان

    گذشتیم بر طرف خرماستان

  3. یکی در میان معده انبار بود

    از این تنگ چشمی شکم خوار بود

  4. میان بست مسکین و شد بر درخت

    وزان جا به گردن در افتاد سخت

  5. رئیس ده آمد که این را که کشت

    بگفتم مزن بانگ بر ما درشت

  6. شکم دامن اندر کشیدش ز شاخ

    بود تنگدل رودگانی فراخ

  7. نه هر بار خرما توان خورد و برد

    لت انبار بد عاقبت خورد و مرد

  8. شکم بند دست است و زنجیر پای

    شکم بنده نادر پرستد خدای

  9. سراسر شکم شد ملخ لاجرم

    به پایش کشد مور کوچک شکم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)