-
هارون الرشید را چون ملک مصر مسلم شد گفت بخلاف آن طاغی که بغرور ملک مصر دعوی خدائی کرد نبخشم این مملکت را مگر بخسیس ترین بندگان
-
سیاهی داشت نام او خصیب ملک مصر را بوی ارزانی داشت گویند عقل و کفایت و فهم و فراست او تا بجائی بود که طایفه ای حراث مصر شکایت آوردندش که پنبه کاشته بودیم باران بیوقت آمد و تلف شد گفت پشم بایستی کاشتن
-
اگر دانش بروزی درفزودی
ز نادان تنگ روزی تر نبودی
-
بنادانان چنان روزی رساند
که دانا اندر آن حیران بماند
-
بخت و دولت بکاردانی نیست
جز بتأئید آسمانی نیست
-
اوفتاده است در جهان بسیار
بی تمیز ارجمند و عاقل خوار
-
کیمیاگر بعضه مرده و رنج
ابله اندر خرابه یافته گنج
در سیرت پادشاهان حکایت سی و نهم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/در-سیرت-پادشاهان-حکایت-سی-و-نهم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)