در عشق و مستی و شور حکایت بیستم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/در-عشق-و-مستی-و-شور-حکایت-بیستم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)

  1. به شهری در از شام غوغا فتاد

    گرفتند پیری مبارک نهاد

  2. هنوز آن حدیثم به گوش اندرست

    چو قیدش نهادند بر پای و دست

  3. که گفت ارنه سلطان اشارت کند

    که را زهره باشد که غارت کند

  4. بباید چنین دشمنی دوست داشت

    که می دانمش دوست بر من گماشت

  5. اگر عز وجاه است و گر ذل و قید

    من از حق شناسم نه از عمرو و زید

  6. ز علت مدار ای خردمند بیم

    چو داروی تلخت فرستد حکیم

  7. بخور هرچه آید ز دست حبیب

    نه بیمار داناترست از طبیب

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)