-
دلی که دید که غایب شدست از این درویش
گرفته از سر مستی و عاشقی سر خویش
-
به دست آن که فتادست اگر مسلمانست
مگر حلال ندارد مظالم درویش
-
دل شکسته مروت بود که بازدهند
که باز می دهد این دردمند را دل ریش
-
مه دوهفته اسیرش گرفت و بند نهاد
دو هفته رفت که از وی خبر نیامد بیش
-
رمیده ای که نه از خویشتن خبر دارد
نه از ملامت بیگانه و نصیحت خویش
-
به شادکامی دشمن کسی سزاوارست
که نشنود سخن دوستان نیک اندیش
-
کنون به سختی و آسانیش بباید ساخت
که در طبیعت زنبور نوش باشد و نیش
-
دگر به یار جفاکار دل منه سعدی
نمی دهیم و به شوخی همی برند از پیش
دلی که دید که غایب شدست از این درویش
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/دلی-که-دید-که-غایب-شدست-از-این-درویش
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)