-
شب دراز به امید صبح بیدارم
مگر که بوی تو آرد نسیم اسحارم
-
عجب که بیخ محبت نمی دهد بارم
که بر وی این همه باران شوق می بارم
-
از آستانه خدمت نمی توانم رفت
اگر به منزل قربت نمی دهی بارم
-
به تیغ هجر بکشتی مرا و برگشتی
بیا و زنده جاوید کن دگربارم
-
چه روزها به شب آورده ام در این امید
که با وجود عزیزت شبی به روز آرم
-
چه جرم رفت که با ما سخن نمی گویی
چه کرده ام که به هجران تو سزاوارم
-
هنوز با همه بدعهدیت دعاگویم
هنوز با همه بی مهریت طلبکارم
-
من از حکایت عشق تو بس کنم هیهات
مگر اجل که ببندد زبان گفتارم
-
هنوز قصه هجران و داستان فراق
به سر نرفت و به پایان رسید طومارم
-
اگر تو عمر در این ماجرا کنی سعدی
حدیث عشق به پایان رسد نپندارم
-
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
یکی تمام بود مطلع بر اسرارم
شب دراز به امید صبح بیدارم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/شب-دراز-به-امید-صبح-بیدارم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)