-
شمع بخواهد نشست بازنشین ای غلام
روی تو دیدن به صبح روز نماید تمام
-
مطرب یاران برفت ساقی مستان بخفت
شاهد ما برقرار مجلس ما بردوام
-
بلبل باغ سرای صبح نشان می دهد
وز در ایوان بخاست بانگ خروسان بام
-
ما به تو پرداختیم خانه و هرچ اندر اوست
هر چه پسند شماست بر همه عالم حرام
-
خواهیم آزاد کن خواه قویتر ببند
مثل تو صیاد را کس نگریزد ز دام
-
هر که در آتش نرفت بی خبر از سوز ماست
سوخته داند که چیست پختن سودای خام
-
اولم اندیشه بود تا نشود نام زشت
فارغم اکنون ز سنگ چون بشکستند جام
-
سعدی اگر نام و ننگ در سر او شد چه شد
مرد ره عشق نیست کش غم ننگست و نام
شمع بخواهد نشست بازنشین ای غلام
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/شمع-بخواهد-نشست-بازنشین-ای-غلام
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)