-
هرگز این صورت کند صورتگری
یا چنین شاهد بود در کشوری
-
سرورفتاری صنوبرقامتی
ماه رخساری ملایک منظری
-
می رود وز خویشتن بینی که هست
در نمی آید به چشمش دیگری
-
صد هزارش دست خاطر در رکاب
پادشاهی می رود با لشکری
-
عارضش باغی دهانش غنچه ای
بل بهشتی در میانش کوثری
-
ماه رویا مهربانی پیشه کن
خوبرویی را بباید زیوری
-
بی تو در هر گوشه پایی در گلست
وز تو در هر خانه دستی بر سری
-
چون همایم سایه ای بر سر فکن
تا در اقبالت شوم نیک اختری
-
در خداوندی چه نقصان آیدش
گر خداوندی بپرسد چاکری
-
مصلحت بودی شکایت گفتنم
گر به غیر از خصم بودی داوری
-
سعدیا داروی تلخ از دست دوست
به که شیرینی ز دست دیگری
-
خاکی از مردم بماند در جهان
وز وجود عاشقان خاکستری
هرگز این صورت کند صورتگری
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/هرگز-این-صورت-کند-صورتگری
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)